زیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگزیبا سازی وبلاگ

به نام تک پرستوی عشق
سفارش تبلیغ

به نام تک پرستوی عشق
لینک دوستان

طنز : تا حالا دقت کردین که؟!


دقت کردین هر موقع دارین سشوار میکشین حتی اگه تو خونه تنهام باشین هی حس میکنین یکی صداتون میکنه؟

. . .

تا حالا دقت کرده بودین تام و جری تمام مدت بدون لباس بودن، اما وقتی میرفتن لب ساحل شلوارک پاشون میکردن؟

. . .

تا حالا دقت کردین تو فیلمای ایرانی،همیشه وقتی طرف میفهمه بچه دار نمیشه همه بچه ها از ماشینای بغلی و جلویی و عقبی باهاش بای بای میکنن میخندن؟!

. . .

تا حالا دقت کردین تمام مریضا توی فیلما و سریالای ایرانی ، انتهای راهرو سمت راست بستری هستن !

. . .

تا حالا دقت کردین وقتی عجله نداری همه ی چراغا سبزن و راهها خلوت وقتی دیرت شده همه ی چراغا قرمزند و راهها بسته؟

. . .

تا حالا دقت کردین هر وقت یه تیکه یخ از دستت افتاده روی زمین با لگد زدی که بره زیر یخچال!

. . .

تا حالا دقت کردین تو مهمونی تا میای پشت سر یکی حرف بزنی موزیک قطع میشه و نصف حرفتو یهو همه میشنون…!!!!

. . .

تا حالا دقت کردی… مغز انسان پر کارترین جای بدنه 24 ساعت در 365 روز سال و کار میکنه فقط وقتی متوقف میشه که ما وارد سالن امتحانات میشیم …

لــــــــــذتی که در خوابیدن روی جزوه هست تو خوابیدن روی تختـخواب نرم نیس…:

. . .

تنها زمانی مشتری ها با لبخند وارد مغازه میشوند که میخوان جنسی رو تعویض کنن یا پس بدن !

. . .

تا حالا دقت کردین پدر مادر تا میخوان شما را صدا بزنن، اول اسم داداش یا خواهرتون را میگن؟

. . .

تا حالا دقت کردین تو جاده های ایران وقتی قسمت انگلیسی تابلو اسم یک شهر رو می خونین بهتر متوجه میشین تا فارسیش رو … !!!!

. . .

تا حالا دقت کردین اگه تو مترو الکی شروع به دویدن بکنید ملت هم همینطوری دنبالتون میدوند…..! 

. . .

 تا حالادقت کردین وقتی که خوشحالیم بالاخره یه چیزی یا یه کسی پیدا میشه که سریع گند بزنه به خوشحالیمون…..!

. . .

دقت کردین وقتی میگن غصه نخور ،آدم بیشترغصه ش میگیره؟؟؟!!!

. . .

تاحالا دقت کردین وقتی که عجله دارین و میخوای سریع به مقصد برسین همه ی تاکسی ها غیب میشن یا مسافر دارن ولی وقتی میخوای از خیابون رد شین هرچی تاکسی تو اون خیابون هست میاد جلو بوق میزنه؟آخ که حرص آدم درمیاد

. . .

دقت کردین ما ایرانیا وقتی بچه هستیم میگن بچه است، نمیفهمه وقتی نوجوان هستیم میگن نوجوانه، نمیفهمه وقتی جوان هستیم میگن جوون و خامه، نمیفهمه وقتی بزرگ میشیم میگن داره پیر میشه، نمیفهمه وقتی هم پیر هستیم میگن پیره، حالیش نیست، نمیفهمه فقط وقتی میمیریم میان سر قبرمون و میگن عجب انسان فهمیده ای بو

[ یادداشت ثابت - شنبه 92/9/24 ] [ 12:12 عصر ] [ erfan irani ] [ نظرات () ]

طنز : فواید ازدواج برای آقایان!!!


طنز : فواید ازدواج برای آقایان!!!-www.jazzaab.ir
 

قبل از ازدواج : خوابیدن تا لنگ ظهر

بعد از ازدواج : بیدار شدن زودتر از خورشید

نتیجه اخلاقی : سحر خیز شدن

قبل از ازدواج : رفتن به سفر بی اجازه

بعد از ازدواج : رفتن به حیاط با اجازه

نتیجه اخلاقی : با ادب شدن

قبل از ازدواج : خوردن بهترین غذاها بی منت

بعد از ازدواج : خوردن غذا های سوخته با منت

نتیجه اخلاقی : متواضع شدن

قبل از ازدواج : استراحت مطلق بی جر و بحث

بعد از ازدواج : کار کردن در شرایط سخت

نتیجه اخلاقی : ورزیده شدن

 

طنز : فواید ازدواج برای آقایان!!!-www.jazzaab.ir

 

قبل از ازدواج : رفتن به اماکن تفریحی

بعد از ازدواج : سر زدن به فامیل خانوم

نتیجه اخلاقی : صله رحم

قبل از ازدواج : آموزش گیتار و سنتور و غیره

بعد از ازدواج : آموزش بچه داری و شستن ظرف

نتیجه اخلاقی : آموزش های کاربردی و مفید

قبل از ازدواج : گرفتن پول تو جیبی از بابا

بعد از ازدواج : دادن کل حقوق به خانوم

نتیجه اخلاقی : با سخاوت شدن

قبل از ازدواج : ایستادن در صف سینما و استخر

بعد از ازدواج : ایستادن در صف شیر و نان

نتیجه اخلاقی : آموزش ایستادگی

قبل از ازدواج : رفتن به سفرهای هفتگی

بعد از ازدواج : در حسرت رفتن به پارک سر کوچه

نتیجه اخلاقی : امنیت کامل.


[ یادداشت ثابت - شنبه 92/9/24 ] [ 12:11 عصر ] [ erfan irani ] [ نظرات () ]

طنز / معماهای مردانه!

*چرا مردها دارای وجدان پاکی هستند؟

به این دلیل که هیچ گاه از آن استفاده نمی کنند.

*چرا مردها همیشه خوشحالند؟

چون آدم های بی خیال فقط می خندند.

*چرا روانکاوی مردها خیلی سریع تر نسبت به خانم ها انجام می پذیرد؟

زیرا هنگامی که زمان بازگشت به دوران کودکی فرا می رسد، مردها همان جا قرار دارند.

*اگر یک مرد و یک زن با هم از یک ساختمان 10 طبقه به پایین بیفتند کدامیک زودتر به زمین می رسد؟

خانم. چرا که آقا راه را گم می کند.

*شباهت آقایون با آگهی های بازرگانی چیست؟

شما نمی توانید یک کلمه از حرف های آنها را باور کنید و هیچ چیز برای زمانی بیش از 60 ثانیه دوام نمی آورد.

*فرق بین نرخ اوراق بهادار با مردها در چیست؟

نرخ اوراق بهادار رشد می کند.

*2 دلیلی که مردها به مسایل کاری خود فکر نمی کنند چیست؟

1 – فکری ندارند 2 – کاری ندارند.

*در آمریکا به یک مرد باهوش و با استعداد چه می گویند؟

توریست.

*اگر آقایون هم باردار می شدند آن وقت چه می شد؟

خدمات پزشکی در مغازه های خواروبار فروشی هم ارائه می شد.

*برای درست کردن پاپ کرن به چند مرد نیاز است؟

3تا. یک نفر ماهیتابه را بر روی گاز نگه می دارد و دو نفر دیگر گاز را تکان می دهند تا گرما به تمام سطح ماهیتابه برسد.

*آقایون لباس هایشان را چگونه دسته بندی می کنند؟

«کثیف» و «کثیف اما قابل پوشیدن»

*زمان باارزش مردها در کنار همسرانشان چگونه می گذرد؟

ملافه را روی سرشان می کشند و می گویند «تو خیلی نازی عزیزم»

*شما به مردی که همه چیز دارد چه می دهید؟

زنی که به او نشان دهد چگونه می تواند از آنها استفاده کند.

*چرا عنکبوت های سیاه پس از جفت گیری، جفت خنود را می کشند؟

به این خاطر که می خواهند قبل از شروع خرخر جلوی آن را بگیرند.

*چرا مردان تنها در نیمی از زندگی خود با بحران مواجه هستند؟

زیرا آنها در تمام طول زندگی خود در دوران نوجوانی به سر می برند.

*چرا آقایان مجرد جذب خانم های باهوش می شوند؟

دو چیز مخالف نسبت به هم کشش دارند.

*شباهت آقایان با ماشین چمن زنی در چیست؟

هردو خیلی سخت به کار می افتند. در هنگام کار سروصدای زیاد ایجاد می کنند و حتی نیمی از وقت را هم نمی توانند به درستی کار کنند.

*نازک ترین کتاب دنیا چه نام دارد؟

چیزهایی که مردان درمورد زنان می دانند...


[ یادداشت ثابت - شنبه 92/9/24 ] [ 12:10 عصر ] [ erfan irani ] [ نظرات () ]

 


نظرات دانشجویان مختلف در مورد سوسک...!

 

دانشجوی حقوق : با اینکه همیشه شاهد اعمال دانشجویان است ولی هیچوقت و در هیچ دادگاهی علیه آنان شهادت نمی دهد!


دانشجوی جغرافیا : مکان ، آب و هوا و شرایط محیطی در او تاثیری ندارد چون او همه جا هست!


دانشجوی مهندسی : شجاعتش برایم قابل تحسین است چون ماکت هر پل یا ساختمانی را که می سازم بدون توجه به احتمال تخریب آن ، به رویش می رود و افتتاحش می کند!


دانشجوی پزشکی : تنها موجودی است که از تیغ تشریح من هراسی ندارد و به طرفم می آید تا با فدا کردن جانش موجب پیشرفت علم پزشکی شود!


دانشجوی مدیریت : با آن جثه کوچک ، آنچنان خانواده پر جمعیتش را مدیریت و اداره می کند که انگار مدیر بودن باید در خون هر کس باشد و درس خواندن بی فایده است!


دانشجوی زبان و ادبیات فارسی : او هیچوقت حرفی نمی زند ولی با سکوتش هزاران حرف را به من می آموزد!


دانشجوی روانشناسی : درون گرا ، خجالتی ، کم حرف ، یک شخصیت منحصر به فرد!


دانشجوی علوم سیاسی : به هیچ دسته و گروهی وابسته نیست ، تک و تنها برای هدفش تلاش می کند!

دانشجوی برق : وقتی روشنایی و خاموشی در نحوه حرکت او بی تاثیر است من را متوجه نیرویی فراتر از برق می کند!


دانشجوی کامپیوتر : مغز کوچک او با آن همه ذخایر اطلاعاتی بسیار پیشرفته تر از فلش 32 گیگ است!


دانشجوی فیزیک هسته ای : زندگی در خوابگاه حق مسلم اوست!


دانشجوی تربیت بدنی : آنقدر عضلاتش نیرومند است که می تواند از دیوار راست هم بالا برود!


دانشجوی زبان شناسی : هیچکس زبانش را نمی فهمد!


دانشجوی علوم تربیتی : شیوه تربیتی او در تعلیم فرزندان بی شمارش برایم قابل احترام است چرا که تمام آن فرزندان بی چون و چرا ادامه دهنده راه او می باشند!


دانشجوی زمین شناسی : کاش می توانستم به مانند او به اعماق زمین بروم و ندیدنی ها را ببینم!


دانشجوی زبان انگلیسی : ! It is always silent


دانشجوی تاریخ : گذشت اعصار و قرون نتوانسته هیچ تاثیری در ظاهر و عقاید و شیوه زندگی او بگذارد!


دانشجوی فلسفه : همیشه فلسفه وجودی او برایم سوال بوده ولی مطمئنم که درپس خلقتش هدفی والا نهفته است!


دانشجوی هنر : هیچوقت منتظر نمی شود تا بتوانم پرتره اش را تمام کنم!


دانشجوی مکانیک : با الهام از او توانستم خودرویی بسازم که هم در آب و خشکی حرکت کند و هم بتواند از سطوح صاف و صیقلی بالا برود!


دانشجوی آمار : بدون شک از یک روش آماری قوی برای محاسبه تعداد فرزندانش بهره می برد!


دانشجوی اخلاق : آنقدر با مرام و پایبند به اخلاقیات است که تا به حال نگذاشته هیچکس اشک او را ببیند حتی زمانیکه فرزندش را جلوی چشمانش له می کنند!


دانشجوی علوم ارتباطات : تا او هست ، هیچکس تنها نیست


[ یادداشت ثابت - شنبه 92/9/24 ] [ 12:9 عصر ] [ erfan irani ] [ نظرات () ]

 

[ یادداشت ثابت - شنبه 92/9/24 ] [ 12:8 عصر ] [ erfan irani ] [ نظرات () ]

پس انداز, پس انداز کردن,آموزش  پس انداز به کودکان,

پارسا هنوز جمع زدن بلد نیست اما ارزش صرفه‌جویی را می‌داند. پدر پارسا آموزش صرفه‌جویی به فرزندانش را از زمانی که بچه‌هایش حتی درست نمی‌توانستند جمله بسازند، شروع کرد. کارشناسان معتقدند داشتن سواد مالی یکی از مهارت‌های زندگی است که باید از سنین کم به کودک آموزش داده شود. این مسئله باعث می‌شود در بزرگسالی کمتر دچار اشتباه‌های پرهزینه شوند.

 

متخصصان می‌گویند داشتن مهارت مالی و پولی بیشتر از تحصیلات دانشگاهی در موفقیت فرد نقش دارد. پس هر چه زودتر شروع کنید، بهتر است. بچه‌های یک تا 2 ساله ارزش پول را نمی‌فهمند اما می‌توان مفهوم کاهش ضایعات را به آنها یاد داد. برای مثال اگر پسر شما یک لیوان شیر خواست و فقط نصف آن را خورد، به او بگویید که بقیه شیر را هدر داده است‌ و نمی‌تواند به این زودی دوباره شیر بخورد. حسن عسگری‌فر، روانشناس و مشاور به شما می‌گوید در هر سنی چه آموزشی مناسب‌تر است.

به تفاوت‌ها فکر کنید
در خانواده‌هایی که اقتصاد جایگاه تعریف شده‌ای دارد و البته این تعاریف به زبان خود کودک نیز برای او شرح داده می‌شود، کودک یکی از شرکای واقعی خانواده است و از یک مصرف کننده صرف در طول عمرش از کودکی به نوجوانی و جوانی به یک شریک و سرمایه‌گذار مالی تبدیل می‌شود، طوری که در نوجوانی و جوانی در تصمیمات اقتصادی خانواده دخیل و تاثیرگذار خواهد بود. انتظاری که از یک نوجوان آموزش داده شده در دنیای مهارت های اقتصادی وجود دارد، مسلما در یک کودک 3 تا 5 ساله محدود است. داشتن یک قلک برای کودک 3 ساله همانقدر حائز اهمیت است که داشتن یک دفترچه حساب پس انداز برای یک نوجوان و البته مدیریت خانواده و گاه نظارت و حمایت ایشان برای پربار شدن همان قلک یا دفترچه حساب پس انداز فرزندان

 

ادامه مطلب...

[ یادداشت ثابت - شنبه 92/9/24 ] [ 12:3 عصر ] [ erfan irani ] [ نظرات () ]

درون من هیچ وقت مال این زمان نبوده ..

 

درون من مال زمان هایی بوده ک آدم ها تمام حس شان را آتش می زدند و با فرستادن دود حرف هاشان را ب هم می فهماندند ..

از آن مرد هایی ک افکارشان را به دست باد می سپردند و منظره ی برفی یک کوهستان بی رحم را ب تماشا می نشسته و هیچ کدام از این فکر هایی که الان توی سر من است توی سرش نیست .. 

درون من مال این روزها نبوده هیچ وقت،  درون من توی یکی از ایستگاه های همین قرن پیش چمدانش را دنبال خودش می کشیده و وقتی سوار قطار شده به فکر روزهایی بهتر به دهکده ای دور سفر کرده آنقدر دور و دست نیافتنی که از فکر آن  لبخند می زنم .. 

و خیال لحظه هاش را رنگی تر می کند .. 

درون من مال این زمان و این مکان نبوده هیچ وقت ..

درون من لحظه های قبل و بعد از من را زندگی می کرده همیشه و خسته و کوفته و بی رمق رسیده به من، رسیده به این شهر و پیاده رو ها و پرنده ها و آدم هایش ..

رسیده به رنگ سیاه ..

و می بایست به سرزمین موعودم دالا هو -  بیستون - طاق بستان - آناهیتا و معبد مقدسم روناک برسد

بسرعت در حال محو شدن هستم و آنچه از من بماند را میدانم تو خاکسترهایش را بر فراز بلندترین قله البرز به دامن سرزمین مان تقدیم می کنی


برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

 

 

ادامه مطلب...

[ یادداشت ثابت - شنبه 92/9/24 ] [ 11:58 صبح ] [ erfan irani ] [ نظرات () ]

 


تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم ؟
شب از هجوم خیالت ، نمی برد خوابم

تو چیستی که من از موج هر تبسم تو
بسان قایق سرگشته ، روی گردابم!

تو در کدام سحر ، بر کدام اسب سپید؟
تو را کدام خدا ؟
تو از کدام جهان ؟
تو در کدام کرانه ، تو از کدام صدف ؟
تو در کدام چمن ، همره کدام نسیم ؟
تو از کدام سبو ؟
من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه !

چه کرد با دل من آن نگاه شیرین ، آه !
مدام پیش نگاهی ، مدام پیش نگاه !

کدام نشئه دویده ست از تو در تن من ؟
که ذره های وجودم تو را که می بینند
به رقص می آیند !
سرود می خوانند!

چه آرزوی محالی ست زیستن با تو
مرا همین بگذارند یک سخن با تو

 


[ یادداشت ثابت - شنبه 92/9/24 ] [ 11:55 صبح ] [ erfan irani ] [ نظرات () ]


[ یادداشت ثابت - شنبه 92/9/24 ] [ 11:52 صبح ] [ erfan irani ] [ نظرات () ]

  فکر کن ، تمام ثانیه ها را بگرد   آنقدر که دستهایت عبور زمان را  لمس کنند . بگرد   میان برگ های کهنه تقویم   در ثانیه های نفس نفس  در دقیقه های  بودن و رفتن  .... روی خط صاف آرامش چشمانم  مرا یادت آمد ؟؟!

 

مرا به یاد بیاور

 فکر کن ، تمام ثانیه ها را بگرد


 آنقدر که دستهایت عبور زمان را


لمس کنند . بگرد 


میان برگ های کهنه تقویم


 در ثانیه های نفس نفس


در دقیقه های

 

بودن و رفتن

 

.... روی خط صاف آرامش چشمانم

 

مرا یادت آمد ؟؟!

 

ناله های آسمان

 

 درد ابر ، باد

 

 قاصدک ، شعرهای ناتمام من

 

نقطه چین های ترانه هایم ....

 

مرا یادت هست؟!!؟؟

 

تنها از جنس پاییز

 

 یک قلب دنباله دار همیشگی

 

 گوشه ی نوشته هایم

 

گریه ، لبخند

 

پیوند نگاهم با سنگفرش های خیس ...

 

مرا یادت آمد ؟؟!؟؟


[ یادداشت ثابت - سه شنبه 92/9/13 ] [ 1:41 عصر ] [ erfan irani ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب
ساعت روز


بازدید امروز: 23
بازدید دیروز: 36
کل بازدیدها: 85521

پیچک

  • کد نمایش افراد آنلاین